به گزارش همشهری آنلاین، بچهها و دنیایشان شگفت انگیزند، محبت کردنشان، ساده فکر کردن و ساده انجام دادنش قابل تامل است. در محبت کردن بچهها تکلف و ریا و تجمل و غرور راهی ندارد و چه محبتی خالصتر و پاکتر از محبت بچهها به امام حسین علیه السلام و بچه هایش. محبتی که این روزها در جای جای سرزمین مان حتی با لیوان آبی یا موکبی کوچک خود را نشان میدهد، کافی است به سادگی از کنار این محبت های ساده بچهها نگذریم . آگاهی و تشویق را چاشنی این محبت کنیم، آن وقت خواهیم دید این خادمان کوچک امروز، چه بزرگانی برای فردا میشوند. در ادامه گوشهای از این خلوص بچههای آمیخته در محبت اهل بیت(ع) می آید که دیدنش خالی از لطف نخواهد بود.
حسینیهای که بچهها ادارهاش میکنند
هیات محبان بین الحرمین بلوار فردوس تهران، به پیشنهاد بچه ها و بانیان هیات، حسینیهای برای کودکان راه انداخته است. حسینیهای متفاوت که خود بچهها ادارهاش میکنند. مداد رنگی و آبرنگ و گواش و کاغذهای دیواری همه را بزرگ ترها تهیه کردند و دختری دوازده سیزده ساله نقاشی میکشد و بچههایی که به حسینیه میآیند آنها را به دلخواه رنگ میکنند.
چند نفری دیگر از بچه ها، میزبان کودکان سه تا ده سال هستند و وقت سینه زنی بزرگ ترها، بچه ها در حسینیه سینه می زنند و به روش خود برای امام حسین علیه السلام عزاداری میکنند.
جمعی که هم مهمانان و هم میزنابانش کودک هستند و بزرگترهای هیات از دور مراقبشان هستند، اما اجازه داده اند جمع کودکانه شان حس مسئولیت را، آن هم در مراسم مهمی مثل عزاداری برای امام حسین علیه السلام تجربه کنند.
این موکبهای بیریا
در شهرک فرهنگیان همدان هم یکی از موکب های بی ریا برپاست که و بچهها با دو چهارپایه و یک کلمن شربت خنک و لیوان های یک بار مصرف، به عزاداران حسینی خدمت میکنند و تشنگی شان را رفع. یک پرچم یا حسین زینت بخش خادمی این بچههاست.
مشق معرفت دبستانیها
«بفرمائید داخل مدرسه، امروز رو مهمان حضرت قاسم علیه السلام هستید» این جمله یک دانش آموز از شش هفت دانش آموزی است که در خیابان ایستاده اند و رهگذران را به داخل مدرسه لقمان حکیم محله حکیم آباد اشکذر دعوت میکنند تا میزبانشان باشند.
بچه ها در یک کلاس نان رابسته بندی میکنند و در کلاس دیگر بسته بندی وسایل صبحانه را انجام میدهند ، شوق و اصرار بچهها و موکب مدرسهای شان آدم را یاد پیاده روی اربعین و موکب هایش میاندازد.
ایستگاه صلواتی دهه نودیها
ایستگاه صلواتی، قرار نیست بزرگ باشد و پر و پیمان. همین که بچههای دهه نودی با نیتهای پاک و دستهای کوچکشان، دلشان میخواهد از عزاداران امام حسین علیه السلام پذیرایی کنند و آن را با آب و شربت و سیاه پوش کردن گوشه ای از کوچه شان انجام میدهند، قشنگ و قابل تقدیر است. کاری که این روزها دهه نودی های خیابان ذوالفقار ۴ شهر رامهرمز، برای پذیرایی همسایه ها انجام می دهند و میزنانی شان را میکنند.
بخشندهتر از حاتم طایی
دو پسربچه از روستای میان آب از توابع شوش دانیال، روستایی که بیشتر اوقات کم آبی جزو جدانشدنی از زندگی مردم آن است، با یک تخته و دو آجر و پارچ و لیوان های پلاستیکی ایستگاه صلواتی راه انداخته اند و روی حاتم طایی را سفید کرده اند از بخشندگی.
سه خادم کوچک و سه روز چوپانی
اما بعضی از بچه ها هم دلشان میخواهد کاری بیشتر انجام دهند و پولی در بساط ندارند، اما جنم شان برای کار کردن زیاد است. مثل این سه کودک که سه روز چوپانی را به جان خریدند و با دستمزدشان پرچم خریدند و در کوچه برای امام حسین علیهالسلام خیمه عزا زدند و با چای و شیرکاکائو از عزاداران حسینی پذیرایی کردند.
موکبی با چادر مادر
کودکان در حاشیه شهر بجنورد که قلبشان برای امام حسین علیه السلام و یارانش می تپید، میخواستند موکب داری کنند اما چادری نداشتند تا برپا کنند. مادرشان که از نیت بچه ها خبردار شد، چادرش را به آنها داد و حالا آنها با چادر مادر، موکب زده اند و در آن از عزاداران حسینی با چای پذیرایی میکنند و چه خوب خدمتی است، خادمی کردن برای این تبار محترم.
خوابی چنین میانه میدانم آرزوست
اما بچهها که عشق به امام حسین علیه السلام در قلبشان موج می زدند، فقط با زدن موکب و در پی خیمه ای علم کردن صحنه های زیبا و آموزنده خلق نمی کنند، نمونه اش همین خادم نوجوان موکب حسینی مسجد عمار ارومیه است که کار فقط جسمش را خسته کرده و شیرین و آرام در میان همهمه هیات خوابش برده است.
نظر شما